نیک آهنگ نیک آهنگ ، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

نیک آهنگ

اندر حکایت نیک آهنگ مامان

نیک آهنگ ، گل پسر مامان ، چندروزی بود که با دقت به ظرف شستن من نگاه میکرد تااینکه بالاخره کارخودشو عملی کرد.صندلی رو کشون کشون میبره پای ظرفشویی و شروع میکنه به شستن طرفها.اگر ظرفی هم نباشه از داخل قفسه ها ظرفهارو میاره و حسابی مثل یه باتجربه ظرف میشوره.من موندم که ببینم کی این دورش تموم میشه..........
26 بهمن 1392

اندر حکایت نیک آهنگ

بله بله بله بله بازیو بازو : بازی کردن هلو : هللو انگلیسی بابا.ماما.مم.نونو : نورا .آیدا.دودو.بوبو.به به .  آ - آب. نه نه. کلماتی که نیک آهنگ بعد از 2 سالگیش زیاد تکرار میکنه... پشت ناخنی میزنه.مثل پسرهای خوب حرف مامان و باباش و گوش میکنه.ماشین بازی میکنه.منو از روی مبل بلند میکنهف چون خیابون ماشینهاش. خیلی خوب و اروم و بدون کلنجار روی تخت خودش میخوابه و این برای من خیلی جالب بود که با وجوداینکه از نه ماهگی رو تخت ما میخوابید ،حالا خیلی راحت رو تخت خودش میخوابه...
14 بهمن 1392

دوچرخه....

دارم آماده میشم برای جشن تولدت.امروز باهم رفتیم بیرون.سر راه اومدم قیمت سه چرخه هارو بگیرم.آخه دوچرخه بازی خیلی دوست داری و دیدم که با چه ذوقی سوار دوچرخه اسباب بازیت می شدی.البته یه سه چرخه قدیمی خونه مامان بزرگی هست و تو اخر هفته ها کلی بازی میکنی.اما میخوام که برای تولدت بگیرم.بابایی می گفت همه چیزو برات نگیریم که قدر داشته هات و داشته باشی و الان زوده برای دوچرخه.کمی بااین حرفش سست در خریدن شده بودم .اما با دیدن رفتار امروزت تو دوچرخه فروشی فهمیدم که باید حتما برات دوچرخه بخرم.بعد از دیدن از دوچرخه ها و مقایسه قیمت و اندازه تا 6 سال و اینکه تو هم فقط نگاه میکردی و من میگفتم آره پسرم بابابایی میایم برات می خریم....از مغازه اومدم بیرون و ت...
13 آبان 1392

مااومدیم....

سلاااام.چون تو فیس بوک هستیم زیاد به نی نی وبلاگ نمیام.اما برای ثبت خاطرات جای خوبیه.دو شب پیش پسر گل مامان و بابا یکی از تکنیک های تنبک نوازی یعنی پشت ناخنی را یاد گرفت و مثل حرفه ای ها میزد.ازاینکه مورد تایید منو باباش قرار میگیره خیلی خوشحال هست و در جهت رضایت ما کار میکنه....  
1 آبان 1392

تولدت مبارک....

تولد تولد تولدت مبارک       تولد تولد تولدت مبارک      بیا شمعهارو فوت کن که صد سال زنده باشی   ........... عشق مامان ، ملوس مامان ، عسل مامان ، گل پسرم ، تاج سرم... تولدت مبارک....قدم زدنت توی این دنیای بزرگ مبارک... ...
15 آبان 1391

پسر گلم

داريم براي يه تولد بيادماندني اماده ميشيم.كارتها از قبل طراحي و چاپ شدن.اما از ديشب يه سري طرح جديد به ذهنم اومده و ميخوام پيادشون كنم.از سايتها و وبلاگهاي ديگه هم كمك گرفتم.فقط وقتم كمه و دست تنهام.خيلي وقته نيومدم اينجا.از 18 شهريور ميرم سر كار.كارمو خيلي دوست دارم.يه يكماهي درگير كارو زندگي و دوري از نيك آهنگ و راضي بودن تو كار بودم.كه خوشبختانه بعد يكماه 8 صبح تا 8 شب و گاهي 9 شب كار كردن نتيجه دادو ساعت كاريم شد 8 صبح تا 3 بعدازظهر.يك ماه سختي كار هم مامان بزرگي يا ميومد خونمون يا من ميرفتم خونشونو پيش نيك آهنگ ميموندم.سخت بود.... خيلي هم سخت بود.....از 25 مهر هم يه آشنايي پيداشد تو همسايگي و شد پرستار نيك آهنگ....مامان قوربونت بره .......
9 آبان 1391

رويدادها ..........

25 تير 1391 چند وقتيه كه سر پا ميموني و امروز بيشتر سرپاموندي.توي اشپزخانه بودم و برات شعر ميخوندم كه بدوني پيشتم.ديدم سرو صدات نمياد.روي ميز جلوي مبل و ميگرفتي و ميرفتي بالا، البته بماند كه از دهنت هم براي بلند شدن كمك ميگرفتي. يهويي ديدم جعبه ي آهني بيسكوييت رو از زير ميز گذاشتي رو زمين و روي اون وايستادي تا راحت تر بتوني سرپاوايستي.كلي خندم گرفت و از اين هوش و زكاوتت خوشم اومد.جالبيش اين بود كه هواي خودت رو داشتي و مواظب بودي اون پاهاي خوشگل كوچولوت از رو جعبه نيفتن. 29/تير/91 نصفه شبه و هنوز نخوابيدي.با گرفتن نرده ي تختت چند قدم راه رفتي.راه رفتنت تو اين دنيا مبارك باشه پسرگلم.   5/ امرداد/91 اولين باباي غيرواقعي راگف...
8 شهريور 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نیک آهنگ می باشد