30/1/90
امروز با نی نیم رفتیم خونه یکی از دوستهای مهربونم. خیلی خوش گذشت . هی نازم می کردند. مامان هانیه جون برام آش ترش درست کرده بود که برام خیلی خیلی باارزش بود و این اولین آش ترش دوران بارداریم بود . ترب و ماهی شور هم بود . شادی جونم با ما بود . شاید محبتی که آدم از نزدیکانش انتظار داره ، غریبه ها به نحو احسنت انجامش میدن.آخه ما تو گیلان رسم داریم مادر شوهر یا خواهر شوهر برای عروسش آش ترش درست میکنه. اما عیبی ندار. بیچاره مامان بزرگی نمیتونه درست کنه و این اشکالی نداره. من و نی نیم کلی دوستا خاله های مهربون دورو برمون هست که جای اونا رو پر میکنه. خاله هانیه دستت درد نکنه.آش خوشمزه ای بود.بووووس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی