8/2/90
صبح رفتم مدرسه. شاگردام از نی نی دار شدنم خوشحالند.سال سومی ها یواشکی رفتند بیرون مدرسه و برام اسکیمو اخته ای خریدند و تقریبا ده دقیقه اول کلاس همه باهم اسکیمو می خوردیم. سال دومی ها هم لواشک آوردند و بهم دادند . به هر حال گرچه خاله واقعی نداری اما کلی خاله های مهربون دیگه دور و برت هستند و هواتو دارن.
شب به مهمانی ساگرد ازدواج یکی از بهترین دوستامون رفتیم. خیلی خوش گذشت.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی