بازهم کارت دعوت تولد
تزیین غذای تولد ( سالاد الویه )
15 آبان
نوبت دکتر داشتم.ماجرای تصادف راگفتم و دکتر خوب معاینه کرد و گفت هیچ خطری متوجه مان نشده.نوبت سزارین را 15 آبان زد.خندیدم و به دکتر گفتم نمیشه 16 آبان بزنید،آخه شانزدهم سالروز آشناییمون است.دکتر خندید و با شوخی یکی به شکمم زد.اشکال نداره یکروز چیز مهمی نیست.من و بابای نیک آهنگ درست 16 آبان 1384ساعت 10 و پنج دقیقه صبح همدیگر را دیدیم و حالا بعد از 6 سال ساعت 10 صبح 15 آبان 1390 نیک اهنگ گلمون که حاصل یه عشق ازلی هست بدنیا میاد.عزیزکم خیلی خیلی از اومدنت خوشحالیم.کمی بابایی بخاطر تصادف و خرج های یهویی ناراحت ، اما هردومون بخاطر تو بیشتر تلاش می کنیم و همه چیز رو جبران می کنیم.مامان بزرگی می خواد فردای بدنیا اومدنت که عید قربان هم هست بخاطر سلام...
نویسنده :
مامان نیک آهنگ
4:22
تزیین اتاق نی نی
اینم چندتا مدل که من خودم کلی ازشون ایده گرفتم.به تک تک جزییاتش دقت کنید خیلی کمک می کنه. ...
نویسنده :
مامان نیک آهنگ
4:13
انواع کارتهای دعوت تولد
ایده...
از چندماه پیش دنبال ایده های برای نی نی بودم.به شماهم میگم... ا- درست کردن کارت دعوت تولد 2- دکور اتاق و وسایل نی نی 3- تزیین غذای جشن تولد و... تونستم با تلاش زیاد یک عالمه کارت دعوت خوشگل پیدا کنم و با کمی دستکاری آماده باشن برای چاپ.قرار همین روزها برای ببرم برای چاپ و همینطور کلی پاکت براشون درست کنم.اخه میترسم بعد بدنیا اومدن نیک آهنگ فرصت کمی برای این کارها داشته باشم. راستی ما دوتا اتاق داریم که یکی اتاق خواب و یکی هم اتاق کار . که اصلا نمیشد روی اتاق کار حساب کرد چون بابای نیک آهنگ باید نت های موسیقی و مطالعاتش رو اونجا انجام میداد. موند اتاق خوابمون که با هزار متر کردن و دودوتا چهارتا کردن بالاخره تبدیل به اتاق کودک هم ش...
نویسنده :
مامان نیک آهنگ
4:13
نی نی
نیک آهنگ
درست یکماه دیگه تو بغلم هستی.خیلی خیلی خوشحالم.تو هفته گذشته تصادف سختی داشتیم.خدارو صدهزار مرتبه شکر هیچیمون نشد . همه بهت میگن پسر پهلوان.چون با توجه به بد بودن تصادف تو همچنان پیش ما هستی و این جای شکر داره. دیشب تخت و کمدت را آوردند . آبی و سفید . طاقت نداشتم و غروبی با همدیگه جابجاشون کردیم . البته روی موکت می کشیدمشون تا تو اذیت نشی. بعد هم کلی بر چسب های خوشگل از خرس پو و دوستاش و ... چسبوندم . بابایی که اومد تعجب کرد و کلی پسر هرکولشو ناز کرد. خاله فاطمه امروز زنگ زد و وقتی ماجرای تصادف را شنید کلی نازت کرد و برای سلامتیت دعا کرد . حالا قرار یه روز با خاله نگین و عمو علیرضا بیان دیدنمون. راستی برای روی کمد و کناره های تختت شکل سل...
نویسنده :
مامان نیک آهنگ
2:00