تقریبا همه کارهامو کردم...
باکمک پسر گلم تونستم کارهامو انجام بدم و حالا با خیال راحت و با آرامش کافی منتظر نیک آهنگ گلمم.پرده های آشپزخانه را شستم و بابایی وصلشون کرد ( البته ، من که لب رودخونه نشستمشون، ماشین لباسشویی شست و من نگاه کردم ) ، مامان بزرگی پیازبرام سرخ کرد.برای مرباجات میوه های فصل رو فریز کردم.اتاق نیک آهنگ را تمام کردم.حالا هم کارت های تولد یک سالگیشو درست کردم(البته از مامی سایت گرفتم و تو فتوشاپ آمادش کردم) و منتظرم برم بیرون و بدم برای چاپ.بابایی میگه ، اووووو... تا یکسال بعد را برنامه ریزی کردی ؟اما من اینطوریمو باید همه کارهامو رو برنامه انجام بدم.نمیخوام وقتی تو پیشمی و احتیاج به من داری من درگیر کارهای تولدت باشمو مدام پای کامپیوتر از تو پسر گل...
نویسنده :
مامان نیک آهنگ
3:07